اثر خفته: چرا منبع پیام تبلیغاتی اهمیتی نداره!
چرا منبع پیام تبلیغاتی بر خلاف تصور عموم، اهمیت چندانی ندارد؟
در جنگ جهانی دوم، کشورهای گوناگونی فیلم تبلیغاتی تولید می کردند. این فیلم ها بر این اساس طراحی می شد که تمام جمعیت و به خصوص سربازان را از حس میهن دوستی سرشار کند تا اگر لازم باشد تا سر حد فدا کردن جانشان پیش بروند.
آمریکا هم هزینه زیادی صرف این تبلیغات کرد به طوری که اداره جنگ تصمیم گرفت بررسی کند آیا این هزینه ها واقعا ارزشمند و نتیجه بخش بوده یا نه؟ تعدادی پژوهش برای بررسی چگونگی اثرگذاری این فیلم ها روی سربازان معمولی انجام شد. نتایج ناامید کننده بود: آن فیلم ها ذره ای به اشتیاق سربازان برای شرکت در جنگ اضافه نمیکردند.
سربازها از تبلیغاتی بودن فیلم ها آگاه بودند و این باعث می شد پیغامشان پیش از دیده شدن فیلم، از اعتبار ساقط شود. حتی اگر فیلم نکته ای منطقی را مطرح می کرد یا موفق به برانگیختن مخاطب می شد، باز هم اهمیتی نداشت؛ محتوای آن از ابتدا نزد سربازان سطحی به نظر می رسید و آن را انکار می کردند.
و اما 9 هفته بعد، یک اتفاق غیر منتظره رخ داد. روان شناسان نگرش سربازان را برای بار دوم سنجیدند و نتیجه از این قرار بود: کسانیکه فیلم را دیده بودند به نسبت کسانیکه آن را ندیده بودند، حمایت بیشتری از جنگ می کردند. ظاهرا تبلیغات بالاخره کار خود را کرده بود.
کارل هاولند، روان شناسی که آن تحقیقات را برای اداره جنگ انجام داده بود، این پدیده را اثر خفته نام گذاری کرد. از حافظه ما منبع یک استدلال زودتر از خود ادله پاک می شود. این بهترین توضیح اثر خفته تا به امروز است. به بیان دیگر مغز به سرعت فراموش می کند اطلاعات را از کجا آورده(مثلا از اداره تبلیغات)؛ با این حال خود پیام(مثلا اینکه جنگ ضروری و شرافتمندانه است) دیرتر پاک می شود یا حتی باقی می ماند. از این رو هر دانسته ای که از یک منبع غیرمعتبر ناشی می شود به مرور در ذهن ما اعتبار می گیرد.
انتخابات ها بیش از پیش به تبلیغات نامطبوع وابسته شده است. در این تبلیغات، نامزدها در تلاش اند اعتبار و عملکرد طرف مقابل را خدشه دار کنند. تحقیقات بی شماری نشان می دهد اثر خفته اینجا هم کار خود را انجام می دهد به خصوص در میان کسانی که تصمیم نهایی را نگرفته اند. منبع پیام از حافظه پاک می شود، اما تهمت های زشت و احساسات منفی باقی می مانند.